بنام خدا
تابستون تموم شدو ماهنوز شرمنده یک مسافرت برای خانواده . ازبس که کارای اداره روسرمون خراب شده (البته اینو محمدآقا به حساب پخمگیه من میگذاره !!!)...
خلاصه جمعه گفتیم با بچه ها بریم یه جای خوش آب وهواوساعاتی دوراز شهر وشلوغیهاش ....
ازدوستم آدرس گرفتم و عازم وشته روستایی درطالقان شدیم . توسینه کش کوه روبروی روستا .....امامزاده یوسف(ع)
جاده امامزاده خاکی وطولانی بود اما محوطه امامزاده با صفابود . باحیاط سنگ فرش شده وساختمان قدیمی امامزاده با چند ساختمان زائر سرای جدید با کلی دیوارنوشته . وچشمه ای پرآب ..
وارد امامزاده که میشی اطاقکهای بسیار ساده که هیچ احساس غربت نمی کنی وخیلی خاکی وخودمونی دعاوزیارت میکنی .......
تصورکن بعد دعاوزیارت باحال توتراس مفروش امامزاده به پشتی تکیه داده باشی و نورخورشید ازلابلای برگهای درخت گردوی بزرگ جلوی امازاده روی صورتت بتابه و نسیم خنک گونه هاتو نوازش بده و ........... اینجا کجا وو شلوغی تهران کجا....(هم فال وهم تماشا - هم زیارت هم سیاحت ).
فکر میکردم خدا چه نعمت بزرگی به ما ایرانی ها داده که امام رضا علیه السلام رو ازمدینه به دورترین نقطه ایران یعنی خراسان کشیده وبه تبع ایشون امامزادگان محترمشون رو - وبه خاطر شرایط نامناسب اون زمون این بزرگوارا درجای جای ایران پراکنده شده اند . وحالا بعداز 14قرن در هر مسیری که میری یک امامزاده ویک مکان مقدس وپراز معنویت رو میبینی .
شاید شکرش به این باشه که هرازگاهی به اونا سر بزنیم وهم با نورانیت وتقدس اونجا روح خودمون رو تطهیر کنیم.
کلمات کلیدی: